جهت‌داری علوم از منظر معرفت‌شناختی

معرفی کتاب «جهت‌داری علوم از منظر معرفت‌شناختی»

تحقیق و تنظیم اثر:دفتر جنبش نرم‌افزاری و توسعه علوم اسلامی
تحت اشراف: استاد محمدتقی سبحانی
سخنران و نظریه‌پرداز: سید محمدمهدی میرباقری
منتقدان: حسن معلمی
دکتر رضا حاجی ابراهیم
ناشر:پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
سال انتشار:1389 چاپ سوم
تعداد صفحات:208 صفحه
قطع و نوع جلد: رقعی، جلد نرم
تیراژ:1400 نسخه
زبان:فارسی
شابک: 9789642636624

 

چشم‌انداز کلی کتاب

کتاب «جهت‌داری علوم از منظر معرفت‌شناختی» متن تنظیم‌شده‌ی یکی از کرسی‌های نظریه‌پردازی و نقد اندیشه است که در سال‌های 1383 و 1384 طی دو جلسه علمی برگزار شده است. این جلسات به‌طور تخصصی به بررسی نظریه‌ای جدید در باب جهت‌داری علوم و تأثیرات آن در معرفت‌شناسی پرداخته‌اند.

هدف اصلی این اثر، ارائه نظریه‌ای بدیع درباره رابطه علوم با عوامل معرفت‌شناختی، ارزش‌ها و اراده انسان است. نویسنده تلاش کرده است تا چالش‌های بنیادین نظریه‌های رایج فلسفی را آشکار کند و نظامی تازه برای تحلیل معرفت انسانی ارائه دهد.

فصول و محتوای اصلی کتاب

بخش اول: نظریه و تحلیل‌های مقدماتی

  1. نقد نظریه کاشفیت علم:
    • این بخش با نقد دیدگاه «کاشفیت علم» آغاز می‌شود که «تطابق با واقعیت» را به‌عنوان معیار صدق و کذب در معرفت معرفی می‌کند. نویسنده این نظریه را فاقد استدلال کافی می‌داند و پیشنهاد می‌کند که به‌جای تطابق، مفهوم «تناسب» به‌عنوان معیار در نظر گرفته شود.
  2. نقش اراده در معرفت:
    • در این نظریه، اراده انسان عامل مهمی در شکل‌گیری علم معرفی شده است. بر اساس این دیدگاه، معرفت تنها با فاعلیت، که شامل اراده و جهت‌گیری انسان است، قابل توضیح است.
  3. تحلیل مفهوم «تجرد علم»:
    • مفهوم حضور میان نفس و صورت علم که بر اساس تجرد و اتحاد نفس و معقول تعریف می‌شود، در این بخش مورد مناقشه قرار گرفته و به‌جای آن فاعلیت و نقش اراده به‌عنوان محور اساسی علم معرفی شده است.

بخش دوم: نقدها و پاسخ‌ها

  1. چالش‌های نظریه:
    • منتقدان این نظریه، مهم‌ترین اشکالات را در زمینه‌های زیر مطرح کرده‌اند:
      • احتمال نسبیت‌گرایی مطلق و از بین رفتن اصل تفاهم.
      • دشواری در تعریف معیار صدق و کذب.
      • تأثیرات احتمالی بر انسجام معرفتی در جوامع دینی.
  1. پاسخ به نقدها:
    • نظریه‌پرداز، به انتقادها پاسخ داده و تأکید کرده است که دخالت اراده در معرفت، مطلق نیست و به نظامی از اراده‌های فاعلیتی ختم می‌شود که به محوریت ربوبیت الهی مرتبط است. بنابراین، این نظریه به نسبیت مطلق نمی‌انجامد و همچنان امکان دستیابی به تفاهم معرفتی وجود دارد.
  2. تفکیک میان تطابق هستی‌شناختی و تطابق معرفت‌شناختی:
    • حجت‌الاسلام حاجی ابراهیم در نقد خود، این دو مفهوم را از یکدیگر تفکیک کرده و استدلال می‌کند که اشکال نظریه‌پرداز از خلط این دو ناشی شده است.

بخش سوم: نتایج و جمع‌بندی

  1. تناسب به‌جای تطابق:
    • در نهایت، این نظریه تناسب میان علم و واقعیت را جایگزین تطابق می‌کند. به این معنا که فهم انسان‌ها به دلیل تأثیر اراده و خصوصیات فردی، همیشه هماهنگ و متناسب است اما لزوماً برابر و تطابق‌پذیر نیست.
  2. نقش ایمان و اراده در علم:
    • نویسنده معتقد است که ایمان و اراده‌های معنوی، در کنار عقلانیت، مبنای اصلی جهت‌گیری علوم و معیار تفکیک حق از باطل هستند.
  3. ارتباط معرفت و اخلاق:
    • در این نظریه، ارزش‌های اخلاقی و باورهای دینی به‌طور مستقیم بر حوزه فهم و معرفت انسان تأثیر می‌گذارند و این تأثیر نه‌تنها انکارناپذیر بلکه ضروری است.

 

ویژگی‌های منحصربه‌فرد کتاب

  1. نوآوری نظری:
    • ارائه نظریه‌ای تازه درباره تأثیر اراده انسان بر علم، که نظام‌های سنتی فلسفی و معرفتی را به چالش می‌کشد.
  2. نقد تخصصی:
    • حضور منتقدان برجسته و پاسخ‌های مفصل نظریه‌پرداز باعث شده است تا بحث‌ها از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرند.
  3. ارتباط علم و دین:
    • این کتاب به‌طور ویژه به نقش دین و ارزش‌های معنوی در جهت‌دهی به علوم پرداخته و از دیدگاه اسلامی به تحلیل موضوع می‌پردازد.

چرا این کتاب را بخوانیم؟

  1. برای فهم بهتر نقش اراده در علم و معرفت‌شناسی.
  2. برای آشنایی با چالش‌های فلسفی درباره تطابق علم و واقعیت.
  3. برای درک رابطه عمیق بین ایمان، اخلاق و علم.
  4. برای یافتن جایگزینی نوین برای مفاهیم سنتی معرفت‌شناسی.

مناسب برای چه کسانی؟

  • دانشجویان و پژوهشگران فلسفه و علوم اسلامی
  • علاقه‌مندان به موضوعات معرفت‌شناسی و نقد اندیشه
  • متخصصان علوم انسانی و اجتماعی
  • فعالان حوزه جنبش نرم‌افزاری و تولید علم بومی

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *