هجدهمین نشست ماه امامت با موضوع «الگوهای مطالعاتی تاریخ امامت» برگزار شد

هجدهمین نشست ماه امامت با موضوع «الگوهای مطالعاتی تاریخ امامت» برگزار شد

 پژوهشکده امامت نشست هجدهم ماه امامت با موضوع «الگوهای مطالعاتی تاریخ امامت» (نشست شماره ۲ سلسله جلسات تاریخ نهاد امامت است) را با همکاری انجمن علمی امامت حوزه علمیه قم و مرکز تخصصی امام شناسی برگزار کرد.

این نشست علمی با حضور دو تن از اساتید برجسته حوزه علوم انسانی و دینی، دکتر میرمحمدی و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سبحانی، برگزار شد.

نشست هجدهم ماه امامت به بررسی و تحلیل الگوهای مطالعاتی مناسب برای شناخت و تحلیل تاریخ نهاد امامت اختصاص داشت.

در این نشست، هر یک از اساتید به بیان دیدگاه‌ها و پیشنهادهای خود درباره شیوه‌های مطالعاتی پرداختند.

در ادامه، جزئیات این مباحث ارائه می‌شود.

دکتر میر محمدی: تاکید بر طراحی و بومی‌سازی الگوهای مطالعاتی

دکتر میر محمدی ابتدا با تاکید بر اهمیت توجه به مسائل پایه‌ای در علوم انسانی و اجتماعی، به معرفی سه الگوی اصلی مطالعاتی در بررسی تاریخ نهاد امامت پرداخت:

الگوی مطالعاتی پارادایمی:

  • این الگو تاریخ نهاد امامت را در چهار بخش هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، روش‌شناسی و روش‌ها تحلیل می‌کند.
  • وی تاکید کرد که هر پارادایم می‌تواند یک الگوی مطالعاتی خاص باشد، اما برای استفاده از آن باید این الگوها بومی‌سازی شده و ساختار آن‌ها با پیش‌فرض‌های دینی همخوانی یابد.

•الگوی مولفه‌ای:

  • این الگو تاریخ نهاد امامت را بر اساس پنج مولفه اصلی بررسی می‌کند: مبانی، مسائل، مفاهیم، گزاره‌ها، و نتایج.
  • این شیوه به بررسی جزئیات و تحلیل عمیق مسائل نهاد امامت می‌پردازد.

الگوی عنصری:

  • این روش برای پیوند میان مسائل علمی تاریخ نهاد امامت و پیش‌فرض‌های دینی و کلامی ارائه شده است. به گفته دکتر میر محمدی، این الگو امکان تعامل مؤثرتر میان دانش تاریخی و باورهای دینی را فراهم می‌آورد.

وی در پایان سخنان خود بر ضرورت ترکیب‌پذیری الگوها تاکید کرد و توضیح داد که می‌توان الگوی مولفه‌ای را ذیل یک پارادایم بزرگ‌تر به کار گرفت.

 

 ترکیب الگوهای تحلیلی و توجه به تاریخ قدسی و عرفی

در بخش دیگر نشست، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سبحانی به طرح دیدگاه‌های خود پرداخت و بر ضرورت توجه به مسائل پایه‌ای در پژوهش‌های دینی تاکید کرد.

وی بر این باور بود که پژوهش‌های دینی امروزه کمتر به این مسائل بنیادین پرداخته و نیازمند بازنگری است.

سپس، وی پنج الگوی اصلی تحلیل تاریخی را معرفی کرد:

الگوی استقرایی:

  • دکتر سبحانی این الگو را پرکاربردترین روش در تاریخ‌نگاری دانست، اما به ضعف‌هایی مانند نبود گزارش‌های تاریخی کافی و احتمال تحریف اشاره کرد.
  • وی این روش را برای تحلیل تاریخ نهاد امامت ناکافی دانست.

•الگوی تحلیلی (مبتنی بر مکتب آنال):

  • این الگو با بررسی نسبت بین رویدادها و زمینه‌های تاریخی، به کشف بخش‌های پنهان تاریخ کمک می‌کند و برای تحلیل تاریخ نهاد امامت بسیار مفید است.

الگوی تفهمی و تفسیری:

  • این الگو با تمرکز بر معنا و مفهوم کنش‌های تاریخی انسان، نگاهی عمیق‌تر به رویدادهای تاریخی ارائه می‌دهد.

•الگوی تبارشناسی:

  • وی این الگو را برای تحلیل ریشه‌ها و روابط تاریخی مناسب دانست و آن را ابزاری برای درک زوایای ناشناخته تاریخ معرفی کرد.

تاریخ قدسی و عرفی:

  • دکتر سبحانی تاکید کرد که تاریخ نهاد امامت از دو بُعد قدسی و عرفی تشکیل شده است. وی این دو را مکمل یکدیگر دانست و تاکید کرد که دیدگاه‌های موجود اغلب تنها یکی از این دو بُعد را در نظر می‌گیرند. در حالی که ترکیب این دو برای تحلیل دقیق‌تر ضروری است.

 

پیشنهادهای مشترک و نتیجه‌گیری

هر دو ارائه دهنده  بر این نکته تاکید داشتند که یک الگوی مطالعاتی به تنهایی نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای تحلیل تاریخ نهاد امامت باشد.

ترکیب الگوها و بومی‌سازی آن‌ها با توجه به پیش‌فرض‌های دینی و کلامی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

همچنین، توجه به دو جنبه قدسی و عرفی تاریخ نهاد امامت می‌تواند رویکردی نوین برای درک بهتر این حوزه ارائه دهد.

این نشست با ارائه دیدگاه‌هایی کاربردی برای پژوهشگران و علاقه‌مندان حوزه تاریخ نهاد امامت، گامی مهم در توسعه روش‌شناسی در این زمینه بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *